دنیای رنگارنگ ثمین

شعر عروسک قشنگه من

سلام دوستای خوبم وای چقدر من این شعر رو دوست داشتم . چقدر بچه بودیم این شعر رو می خوندیم ... یادش بخیر عروسک قشنگ من، قرمز پوشیده تو رختخواب مخمل، آبی خوابیده یه روز مامان رفته بازار، اونو خریده    قشنگتر از عروسکم، هیچکس ندیده عروسک من، چشماتو وا کن  وقتی که شب شد، اونوقت لالا کن بیا بریم توی حیاط با من بازی کن توپ‌بازی و شن‌بازی و طناب‌بازی کن عروسک من قرمز پوشیده تو رختخواب مخمل، آبی خوابیده ...
13 ارديبهشت 1399

آرزوهای من

   آرزوي همه مامان باباها خوشبختي و سلامت بچه هاشونه. به غير از اين آرزوها ، آرزوي من براي بچه ام اينه كه تو سن پايين بتونه كل قرآن رو حفظ کنه. آرزوي ديگه ای هم دارم! يه خونه باغ بزرگ و شيك تو شمال داشته باشیم! خخخخخخخخخخ خیلی دوست دارم ماهی یه بار خونوادگی بریم شمال.  يه آرزوي ديگه؟ سلامتي شوهرم و برقراري سايه اش بالاي سر من و دخترم براي هميشه است. آرزو ديگه ام اینه که خدا بهم یه پسر بده. نمی دونم خدايا اگه زياد نشده آرزوهام بازم بگم؟؟ يه آرزوي ديگه هم دارم. يكم بدجنسيه شايد! اونايي كه دلمو بدجور شكستن جوابشو جوري بگيرن كه من يكم دلم خنك بشه! اين آرزو نيست اما دوست دارم يكم فعال تر باشم تو ...
8 ارديبهشت 1399
1